بعد از مدتها چه کنم چه کنم کردن استارت زدم.
میدونم که باید بنویسم، همه اصرار دارند بنویس، مینوشتی خوب بود و مفید🤔
نمی دونم واقعیت است یا لطف دوستان...
فارغ از اینکه کدوم است به این فکر میکنم که دورانی که مینوشتم حالم خوب بود، خوب نه به معنای واقعا خوب، بلکه با همه چالشهای زندگی شخصی و نیز چالشهایی که به خاطر خود ابرازی حاصل از نوشتن داشتم، موتور محرکهای بود در جهت بیشتر مطالعه کردن و بیشتر تحقیق کردن.
جدا از اینکه وقتی فیدبک میگیری و نوشتههات برای حتی یک نفر مفید بود، انگار در آسمانی. انگار رسالتت را به عنوان آدم مفید انجام دادی و همین برای حالِ خوب کافیه، هر چند که پریشون باشی.
اندوهگین بودن از وضع موجود و در عین حال شعف و رضایت حاصل از مفید بودن جالب است.
از خیلی چیزها باید بنویسم. قطعا انسجام و ترتیب نخواهد داشت ولی میدونم که باید بنویسم.
خدایا خودت کمکم کن. خستهم از این سیاهی و روزمرگی😔
- ۰۰/۰۵/۰۵
اگه میخوای اینجوری بنویسی که ننویس